بنياد خيريه پرديس 7 ساله شد..........................................نسخه جديد سايت همزمان بازادروز شادروان پريچهرصفوي در آبانماه1394شامل سامانه پرسش و پاسخ پزشكي رونمايي ميگردد
بنیاد خیریه پردیس

:: سرطان پستان،
سرطان سينه
سرطان پستان، شايع ترين كنسر در زنان و اولين علت مرگ ناشي از سرطان در زنان ۴۴-۴۰ ساله است. اين بدخيمي، ۳۳% سرطان هاي خانم ها را تشكيل داده و مسؤول ۱۹% از مرگ هاي وابسته به سرطان مي باشد. آمار و شواهد حاكي از افزايش مداوم شيوع سرطان پستان از اواسط دهة ۱۹۴۰ هستند. به عنوان مثال، در ايالات متحدة امريكا اين ميزان از نسبت ۱ به ۱۳ در سال ۱۹۷۰، به ۱ به ۱۱ در سال ۱۹۸۰ و ۱ به ۸ در سال ۱۹۹۶ رسيده است. نسبت ابتلاي زن به مرد مي باشد.
 اپیدمیولوژی سرطان پستان يك مسألة مهم اپيدميولوژيك با گسترش جهاني است. ميزان شيوع در زنان آسيايي در مقايسه با امريكا و اروپاي غربي به حدود تا ي رسد. همچنين زنان ساكن كشورهاي صنعتي در مقايسه با سايرين، ريسك ابتلاي بالاتري دارند كه البته كشور ژاپن در اين ميان يك استثناء است. تشخيص كنسر پستان يكي از ناخوشايندترين وقايعي است كه ممكنست در طول زندگي يك زن رخ دهد. اما سعي كنيد بجاي آنكه اجازه دهيد بيماري و استرس بر شما غلبه كند، خود برآن مسلط شويد. بنابر اظهارات پزشكان، ترس از سرطان پستان يك واكنش طبيعي و همه گير است كه شايد بخشي از آن به افزايش آگاهي عمومي دربارة اين بيماري برمي گردد. ضمن آنكه اين مبتلايان به جز بعد فيزيكي، با تأثيرات روحي ناشي از سرطان پستان نيز دست به گريبانند.
 علل : در اين بيماري، تكثير بدخيم سلول هاي اپيتليالي پوشانندة مجاري يا لبولهاي پستان رخ مي دهد. مانند تمام بدخيمي هاي اپيتليالي، ميزان بروز سرطان پستان نيز با افزايش سن تدريجاً بالا رفته، ولي از سن قطع قاعدگي شيب اين منحني كاهش مي يابد. سن شروع قاعدگي، اولين بارداري و نيز يائسگي، سه تاريخ مهم تأثير گذار بر وقوع كنسر پستان در زنان هستند. بدين ترتيب كه سن پايين تر شروع قاعدگي، سن بالاتر اولين بارداري و همچنين سن بالاتر بروز يائسگي، ريسك ابتلا را افزايش مي دهند كه اين موارد نشانگر وابستگي اين سرطان به هورمون هاي جنسي است. زناني كه سن شروع قاعدگي آنها ۱۶ سالگي بوده است، حدود ۶۰-۵۰% افراديكه در سن ۱۲ سالگي قاعده شده اند بـه سرطان پستان مبتلا ميشوند. به همين ترتيب، اين ريسك در زناني كه سن قطع قاعدگي آنان ۱۰ سال زودتر از متوسط سن طبيعي آن ( ۵۲ سالگي ) است، به ۳۵% سايرين مي رسد يا در زناني كه به واسطة عمل جراحي برداشتن تخمدان ها دچار قطع قاعدگي زودرس شده اند، ريسك سرطان پستان يك سوم مواردي است كه منوپاز طبيعي در آنان، در سن ۵۰ سالگي يا بيشتر رخ مي دهد. همچنين افرادي كه اولين بارداري خود را در سن زير ۲۰ تجربه كرده اند، نسبت به زنان نولي پار، ۴۰-۳۰% كمتر ريسك ابتلا به سرطان پستان دارند. علت اين امر، قرارگيري مداوم در معرض استروژن داخلي در غياب غلظت كافي پروژسترون است. بنابراين، طول دورة قاعدگي و به ويژه آن بخش از اين دوره كه پيش از اولين بارداري طي مي شود، از عوامل مؤثر بر ايجاد سرطان پستان هستند. اين فاكتور مي تواند مسؤول ۸۰-۷۰% علت تفاوت در ميزان وقوع سرطان پستان بين مليت هاي مختلف باشد. براي مثال، مبتلايان به سرطان پستان در ايران نسبت به اين بيماران در كشورهاي غربي الگوهاي متفاوتي دارند. ميانگين سني اين بيماران در كشور ما كمتر از سايرين گزارش شده است.
 براساس مطالعات متعدد، وجود سابقة خانوادگي سرطان پستان و وضعيت ازدواج فرد، دو عامل مهم تأثير گذار در بيماران ايراني بوده اند. سهم بيشتر مبتلايان جوان در ايران مي تواند تا حد زيادي به دليل ساختار جوان جمعيت كشور ما توجيه شود. همچنين دو عامل قاعدگي در سن بالاتر و اولين بارداري در سن پايين تر، عوامل حفاظتي مهم در برابر ابتلا در سنين بالاتر هستند. بنابراين در حضور اين دو فاكتور، شيوع اين سرطان به سمت سنين پايين تر گرايش مي يابد. در اين بين بخصوص
زمان اولين حاملگي فول ترم، مهمترين عامل حفاظت كننده است. براساس نتايج تحقيقات، زايمان نكردن ريسك سرطان پستان را در سن پايين تر كاهش داده و بالعكس موجب افزايش ريسك آن در سنين بالاتر مي شود.
 تفاوتهاي جغرافيايي موجود در ميزان بروز و مرگ و مير ناشي از سرطان پستان نشان داده اند كه ريسك فاكتورهاي اين بيماري در نواحي مختلف متفاوت بوده و براي ابتلا بـه سرطان پستان، عمـدتاً فاكتورهاي محيطي نسبت به فاكتورهاي ژنتيكي قوي تر عمل مي كنند.
ساير علل :
- عوامل وراثتي: نقش فاكتورهاي ارثي و ژنتيكي به عنوان عوامل مستعد كننده در ابتلا به سرطان پستان تأييد شده است. يك سوم از كل مبتلايان، داراي سابقة مثبت وقوع كنسر پستان در يك نفر يا تعداد بيشتري از وابستگان درجة اول يا دوم خود هستند. در افرادي كه خواهر يا مادر مبتلا به كنسر پستان داشته اند، ريسك ابتلا ۴ برابر است. اما اين بدين معني نيست كه در صورت سابقة ابتلاي مادر يا خويشاوند درجة يك، شما هم حتماً مبتلا خواهيد شد. سرطان پستان ناشي از ژن هاي دخيل در اين بيماري و فاكتورهاي وراثتي، معمولاً در سنين پايين ( زير ۴۰ سالگي )، در چند نفر از خويشاوندان بيمار و در يك يا هر دو پستان ( البته نه به طور همزمان ) مشاهده مي شود. ژن هاي مختلف شناسايي شده مي توانند خصوصيات بافت شناسي و شدت تهاجم تومور را تعيين كنند. 
 رژيم غذايي : مصرف مواد غذايي پر چرب و سرخ كرده، احتـمال بـروز سرطان پستان را تا دو برابر افزايش مي دهد. كيفيت و كميت چربي رژيم غذايي، هر دو بر ايجاد اين بيماري مؤثرند. همچنين بين مصرف متوسط الكل با بروز اين بيماري رابطه ديده شده كه مكانيسم آن هنوز ناشناخته است.
- مصرف هورمون: تعيين نقش بالقوة هورمون ها در ابتلا به كنسر پستان از اهميت بسياري برخوردار است، چرا كه ميليون ها نفر از زنان، مرتباً در حال مصرف داروهاي ضد بارداري خوراكي و يا دريافت درمان هاي جايگزيني هورموني در دوران يائسگي هستند. اين عقيده وجود دارد كه مصرف OCP ( قرص ضد بارداري خوراكي ) حتي به صورت طولاني مدت، تأثيري در افزايش ميزان بروز سرطان پستان ندارد. ولي مطالعاتي نيز به نفع آنست كه مصرف طولاني مدت قرص هاي تركيبي در افرادي كه سن خيلي پايين داشته و يا بارداري را پشت سر نگذاشته اند، مي تواند در بـروز سرطان مـؤثـر باشد. اما پيشنهاد مي كنند كـه نقش ايـن عوامل در ايجاد سرطان پستان حتي درصورت مثبت بودن، بسيار اندك خواهد بـود. ( بالعكس، داروهاي ضـد بارداري خوراكي نقـش محافظتي در برابر تومورهاي اپيتليومي تخمدان و سرطان اندومتر رحم دارند. ) بررسي هاي سازمان بهداشت جهاني نشان مي دهد كه استفاده از داروي ضد بارداري تزريقي ( DMPA ) تأثيري در افزايش ريسك سرطان پستان ندارد. هنوز مشخص نشده است كه درمان جايگزيني هورموني ( HRT )، در صورت وجود سوابق خانوادگي از سرطان پستان يا يافته هاي مثبت در بيوپسي قبلي، ميزان خطر سرطان پستان را تغيير مي دهد يا خير. بعضي پژوهشگران، مصرف استروژن در سنين قبل و بعد از يائسگي را كه به منظور جبران كمبود هورموني صورت مي گيرد، با افزايش مختصر در ريسك سرطان پستان همراه مي دانند. به ويژه اگر سابقه اي از بيماريهاي خوش خيم پستان وجود داشته باشد. ولي در صورت مصرف استروژن به همراه پروژسترون، اطلاعات كافي از مقدار اين تأثير موجود نيست. در مجموع پيشنهاد شده كه به طور متوسط زنان از HRT سود مي برند.
- چاقي: بنابر اكثر اطلاعات موجود، وزن بالا با بروز سرطان پستان ارتباط دارد. ميزان ريسك در زنان چاق ۲-۵/۱ برابر سايرين است كه اين ريسك مربوط به به دوران يائسگي مي باشد. -
سابقة سرطان اوليه: در زناني كه سابقة مثبت قبلي از بروز سرطان پستان دارند، ريسك ابتلاي پستان سمت مقابل ۴-۳ برابر است. همچنين با وجود سابقة قبلي از كارسينوم تخمدان يا رحم، احتمال بروز سرطان در پستان ۴/۱-۳/۱ برابر افزايش مي يابد. -
 پرتوتابي: در زنان جواني كه در معرض تابش اشعه به قفسة سينه قرار گرفته اند ( جهت فلوئوروسكوپي متعدد يا مقاصد درماني )، ريسك بالاتري از ابتلا به اين بيماري گزارش شده است. ولي در سنين بالاي ۳۰ سال، اين ميزان به كمترين مقدار خود مي رسد. ريسك حاصله از پرتوتابي هاي متعدد با دوز پايين، با مورد مشابهي كه يك نوبت پرتو تابي با دوز بالا انجام مي گيرد، يكسان است. كمتر از از ۱% موارد كنسر پستان از پروسه هاي تشخيصي راديولوژيـك ناشي مي شود. احتمال دارد كـه راديوتراپي بـراي درمان سرطان پسـتان نـيز خـطر درگيري طـرف مقـابل را افزايش دهد. بـه دنبال پرتوتابي جهـت درمان سرطان دهانة رحـم خطر ابتلا به سرطان پستان كاهش مي يابد. علت اين امر، كاستن از ميزان استروژن است.
- ساير عوامل:
در گذشته، شيردهي طولاني مدت (بيش از ۳۶ ماه) جزء عوامل حفاظتي محسوب مي شد كه اين نظريه در حال حاضر چندان معتبر نيست.
فعاليت فيزيكي نيز به عنوان يك فاكتور مؤثر براي كاهش خطر ابتلا به اين بيماري در دست بررسي است. معاینه پستان و آزمایش های تشخیصی : با توجه به اينكه سرطان پستان از عوامل مهم مرگ و مير در زنان به شمار مي رود
، معاينة پستان
 يك بخش مهم از معاينات باليني را تشكيل مي دهد. معمولاً براي اين معاينات، بيماران به پزشك متخصص زنان ارجاع داده مي شوند. در حالي كه به دليل ارتباط بين تشخيص زود هنگام بيماري و نتايج درماني قابل توجه آن، هر پزشكي بايد وظيفة انجام معاينات مربوطه و بررسيهاي تشخيصي لازم را در مراحل اولية كشف هرگونه يافتة غير طبيعي به عهده گيرد. خود زنان نيز بايد جهت خودآزمايي پستان ها آموزش ديده و اقدام كنند. به كمك خودآزمايي مي توان امكان شناسايي هر چه زودتر سرطان پستان و اخذ بهترين تصميم درماني را فراهم آورد.
گرچه كنسر پستان در مردان نادر است ولي در صورت وجود هر نوع ضايعة يك طرفه، بايد همانند زنان مورد بررسي قرار گيرند.
معمولاً دو رده از تست هاي تشخيصي در رابطه با سرطان پستان وجود دارند.
نخست، تست هاي ويژة غربالگري ( مانند ماموگرافي سالانه ) كه به دنبال نشانه هاي بيماري در زنان بدون علامت ميگردد.
 
دوم، تست هاي تشخيصي ( مانند MRI، آزمايش خون يا اسكن استخوان ) كه كاربرد آنان در مرحله ايست كه بيماري تشخيص داده شده و يا شك به بيماري وجود دارد. خودآزمايي پستانها توسط زنان بايد به صورت ماهيانه انجام شود. حداقل منفعت اين عمل، شناسايي توده هاي كوچكي است كه با اقدامات مختـصر جراحي قابل درمانند.
 
 بيش از ۶۵% توده هاي پستاني توسط خود بيماران كشف ميشوند. وجود يكسري مشخصات ويژه در همراهي با ضايعات و توده هاي قابل لمس پستان ( مانند بزرگي پستان، تغييرات پوستي، ترشح، تغييرات نوك پستان، كشيدگي يا عدم تقارن پستان ها، قرمز شدن، زخم هاي سفت، نامنظم و ثابت و وجود تودة زير بغل ) شك به بدخيمي را بالا مي برند. وجود درد، از احتمال بدخيم بودن توده هاي پستاني مي كاهد. يك معاينة باليني، به تنهايي نمي تواند بدخيمي را رد كند. در دوران پيش از يائسگي، ضايعات مشكوك بايد مجدداً ظرف ۴-۲ هفتة آينده معاينه شوند. روزهاي ۵ تا ۷ سيكل قاعدگي، بهترين دوران براي انجام معاينة پستان است. وجود تودة قابل توجه در زنان بعد از دورة يائسگي و نيز تودة پايدار در طي يك سيكل قاعدگي پيش از دوران يائسگي، بايد تحت بررسي بيشتر و نمونه برداري سوزني قرار گيرد.
آسپيراسيون و نمونه برداري با سوزن ظريف، بايد تنها در مراكزي انجام شود كه در زمينة نمونه گيري با اين روش و گزارش صحيح نتيجة آن، مهارت دارند.
سونوگرافي مي تواند به جاي نمونه برداري سوزني جهت افتراق توده هاي توپر از كيستيك، به كار رود. كيست هاي پستان خيلي شايعند و به ندرت سرطاني مي شوند. برخي زنان بطور دوره اي وجود توده هاي كيستيك را پيش از شروع سيكلهاي قاعدگي تجربه مي كنند كه بيخطر است. با اينحال چنانچه نسبت به ماهيت كيستيك توده اي در پستان خود شك داريد، حتماً با پزشك مشورت كنيد. استفاده از اولتراسوند، راحت ترين روش براي تعيين اين امر است. نمونه اي از مايع درون كيست مورد نظر، با استفاده از سوزن كشيده شده و جهت بررسي پاتولوژيكي ارسال مي گردد. هايپرپلازي مشاهده شده زير ميكروسكوپ تنها يك افزايش رشد خوش خيم سلولهاي پستان است. ولي چنانچه هايپرپلازي از نوع آتيپيك ( غير عادي ) باشد، با افزايش ريسك تبديل به سرطان همراهي دارد. توده هاي توپر، دائمي يا عود كننده و نيز كيست هاي محتوي خون، بايد توسط ماموگرافي و بيوپسي ارزيابي شوند. گرچه در حضور مثلث منفي ( خوش خيم بودن نماي ظاهري توده، ماموگرافي منفي، آسپيراسيون سوزني منفي ) احتمال سرطان بسيار پايين مي آيد، ولي صفر نيست. هم بيمار و هم پزشك بايد از احتمال يك درصدي منفي كاذب بودن اين نتايج آگاهي داشته باشند. يعني ۱% پاسخ ها، به اشتباه منفي گزارش مي شود. ماموگرافي، يـك روش كمكي براي مواردي است كه ظن باليني بيماري وجود دارد.
 
به كمك ماموگرافي مي توان سرطانهاي مخفي را پيش از رسيدن به اندازة ۵ ميلي متر كشف نمود. براساس دستورالعمل فعلي انجمن سرطان امريكا، بهتر است در خانم ها معاينة شخصي پستان ها از سن ۲۰ سالگي شروع شود، در سن ۳۵ سالگي، يك ماموگرافي به عنوان ملاك اوليه انجام شده و از سنين بين ۴۰ تا ۵۰ سالگي نيز ماموگرافي به صورت سالانه انجام گيرد. غربالگري توسط ماموگرافي با شناسايي زودرس سرطان در مراحل ابتدايي، ميزان مرگ و مير ناشي از آن را كاهش مي دهد. كلية موارد غير طبيعي مشاهده شده در ماموگرافي بايد به طور دقيق بررسي شوند. چنانچه تودة قابل لمس وجود ندارد و يافته هاي ماموگرافي به نظر خوش خيم مي رسند، بيمار بايد مطابق برنامة روتين و بسته به سن خود، پيگيري شود. به خاطر داشته باشيد كه اغلب توده هاي پستاني، خوش خيم و غير سرطاني هستند. اگر ضايعات غير قابل لمس ماموگرافيك كمي مشكوك به نظر برسند، انجام مجدد ماموگرافي ظرف مدت ۶-۳ ماه، عاقلانه است
 
زماني كـه يك ضايعه بيشتر با معيارهاي بدخيمي مطابقت دارد،بايد بيوپسي اكسزيونال باز توسط تكنيكهاي خاص انجام گيرد. اگر در معاينه، ضايعات قابل لمس وجود داشته باشند، انتخاب روش بيوپسي به خصوصيات فيزيكي تومور، محل و اندازة آن، بيحسي مورد تمايل بيمار و برنامة درماني انتخاب شده بستگي دارد.
 
 پس از تشخيص بيماري، بايد براي تعيين استراتژي درمان و پيشگويي طول عمر و بقاء بيمار، Staging يا مرحله بندي انجام گيرد. مهمترين ملاك پيشگويي در مورد طول عمر بيماران و احتمال عود بيماري، تعداد گرههاي لنفاوي درگير است. در صورت عدم درگيري غدد لنفاوي، ميزان شكست درمان در طول ۱۰ سال حدود ۲۰% مي باشد كه با وجود ۴ عدد عقدة لنفاوي درگير به ۷۱% مي رسد. براي بررسي احتمال وجود متاستاز دوررس، آزمون هايي مانند CT اسكن يا MRI شكمي و اسكن راديونوكلئيد استخوان به كار مي روند. پس از انجام ارزيابي هاي مقدماتي، با توجه به مشخصات تومور ( T )، درگيري غده هاي لنفاوي ( N ) و وجود يا عدم وجود متاستاز ( M ) كه طبقه بندي TNM نام مي گيرد، مرحلة بيماري تعيين مي شود. وجود متاستاز دوررس صرفنظر از ساير ويژگي ها، بيماري را در مرحلة ۴ ( IV ) قرار مي دهد. تحقيقات نشان مي دهند كه ۶۰% از بيماراني كه دچار متاستاز مي شوند، ظرف مدت ۲ سال بعد از انجام جراحي، فوت خواهند نمود.
 ادامة حيات بيمار به مدت ۵ سال پس از شروع علائم، الزاماً به معناي درمان و ريشه كني كامل بيماري نيست. براساس عقيدة موسسة ملي سرطان، امكان بقاء به مدت ۵ سال از زمان شناسايي سرطان پستان غير متاستاتيك، ۸۰% است. با گذشت زمان ميزان ريسك عودتومور، كمتر و كمتر مي شود. اما مشاهده شده است كه گاهي حتي ۳۰-۲۰ سال بعد از درمان ضايعة اوليه، كانون هاي متاستاز بروز مي كنند. چرا كه بعد از چند تقسيم اولية سلول هاي بدخيم، امكان وقوع متاستاز در هر زماني وجود دارد. شايع ترين محل هاي درگيري عبارتند از : استخوان، ريه، پلور، بافت هاي نرم و كبد. در طي سه دهة اخير، پيشرفت هاي زيادي در درمان چندگانة سرطان پستان صـورت گرفـته و مجموع ايـن روش ها، منجر بـه افزايش طول عـمر بيماران شـده است. امروزه ليسـتي از روشـهاي مختلف درماني بسته به شرايط ويژة هر فرد موجود است. فاكتورهايي مانند مرحله بندي و خصوصيات خاص تومور بر اين انتخاب تأثير مي گذارند. ممكنست جراحي همراه با حفظ پستان انجام شود. به اين معني كه تنها توده خارج شده و بدنبال آن پرتوتابي انجام مي گيرد. گاهي نيز بايد كل پستان مبتلا را همراه با غده هاي لنفاوي درگير برداشت. بعضي اوقات بسته به وضعيت تومور نياز به شيمي درماني و يا هورمون درماني وجود خواهد داشت. شيمي درماني براساس شرايط فرد، نوع و دوز دارو مي تواند با يكسري عوارض جانبي چون تهوع و استفراغ، ريزش مو، خستگي، كم خوني، خشكي دهان، تغييراتي در حس بويايي و چشايي، سركوب سيستم ايمني و بدنبال آن انواع عفونت ها، اسهال، توقف قاعدگي و همچنين عقيمي همراه باشد. آزمون هاي باليني متعددي نشان داده اند كـه روش هاي جراحي بـا حفظ پستان كه تنها به خارج ساختن تومور محدود مي شود، از نظر ميزان بقاء بيمار با روش هاي گسترده مانند انواع ماستكتومي برابري مي كند. هر دو گروه بيماران، بقاء ۱۰ سالة تقريباً يكساني را نشان داده اند، ولي نگهداشتن پستان درگير با احتمال عود بيشتري همراه بوده است. جراحي با حفظ پستان براي تمام بيماران روش مناسبي نيست. به عنوان مثال: توده هاي بزرگتر ا ز۵ سانتيمتر، تومورهايي با درگيري وسيع داخل مجرايي كه به اكثر قسمت ها تهاجم مي كنند، تومورهاي درگير كنندة نوك پستان و قسمت هاي مجاور، بيماراني كه كه خود تمايلي به حفظ پستان نداشته و يا پس از انجام جراحي به راديوتراپي دسترسي ندارند همه جزء موارد نامناسب براي روش حفظ پستان هستند كه البته حدود يك سوم كل بيماران راتشكيل مي دهند. معمولاً براي تومورهاي بزرگ ( بيش از ۳ سانتيمتر ) كه با متاستاز به زير بغل همراه هستند، پيش از عمل جراحي از شيمي درماني و بعد از انجام ماستكتومي از پرتو درماني استفاده مي شود. پرتو درماني مي تواند ميزان عود موضعي يا ناحيه اي را كاهش داده و بايد در زناني كه تومور اولية آنها داراي شرايط پرخطر بوده است، مورد نظر قرار گيرد. فاكتورهاي مؤثر در سير بيماري : مهمترين فاكتورها، همانهايي هستند كه مرحله بندي ( Staging ) بيماران را تعيين مي كنند. از ساير متغيرها مي توان به گيرنده هاي استروژن و پروژسترون اشاره كرد. تومورهاي فاقد اين گيرنده ها، تمايل بيشتري به عود دارند. معيارهاي رشد تومور، طبقه بندي تومور از لحاظ بافت شناسي، تغييرات مولكولي در تومور و پروتئين هاي مؤثر در تهاجم از بقية فاكتورهاي تأثيرگذار مي باشند. در مورد انتخاب درمان هاي همراه اعم از شيمي درماني و هورمون درماني اختلاف نظر وجود دارد. براي گرههاي مختلف بيماران رژيم هاي درماني متفاوتي تعيين شده است. براي مثال خانمي كه در دوران يائسگي قرار داشته و از لحاظ درگيري گرههاي لنفاوي و وجود رسپتورهاي هورموني مثبت است، صرفنظر از ساير تومور، تجويز تاموكسيفن ( آنتي استروژن ) با يا بدون شيمي درماني توصيه مي شود. تاموكسيفن در جلوگيري از عود انواع سرطان پستان كه داراي رسپتوراستروژن هستند بسيار مؤثر است. با توجه به عوارض جانبي آن ( نشانه هاي پايان قاعدگي )، در صورت بروز مشكل مي توان با نظر پزشك از ساير درمان هاي هورموني بهره گرفت.
برنامه سرطان پستان :
سرطان پستان يك بيماری وخيم و كشنده است كه در صورت عدم درمان مناسب مبتلايان را به كام مرگ خواهد كشيد. زنان استراليايی بيشتر از هر سرطانی از سرطان پستان می ميرند و از هر ۹ زن كانادايی يك نفر در طول زندگی دچار سرطان پستان می شود. در اسكاتلند سرطان پستان دومين علت شايع مرگ دز زنان می باشد. بررسی سال ۱۳۷۵ در دانشگاه علوم پزشكی شيراز ميزان شيوع ۶۷۰ درصدهزار زن بالای ۳۵ سال و بررسی سال ۱۳۷۷ دانشگاه علوم پزشكی بوشهر ميزان شيوع ۷۹۸ درصــد هزار زن ۳۰ – ۶۵ ساله را گزارش كرده است. براساس بررسی سيمای مرگ در چهار استان كشور ایران در سال ۱۳۷۸ سرطان پستان در بين سرطان های منجر به مرگ در زنان اولويت هشتم و در ده استان كشور در سال ۱۳۷۹ اولويت ششم و در سال ۱۳۸۰ اولويت هشتم را به خود اختصاص داده است.
 
روش‎های مختلف غربالگری كه در كتب مرجع ذكر شده‎اند و در برنامه جاری كشورهای مختلف اجرا مي‎شوند عبارتند از:
۱-خودآزمايی پستان(B.S.E), Breast Self Exam, : اين روش در مطالعه‎های معتبر آزموده شده است. نتايج نشان مي‎دهند كه انجام BSE نمي‎تواند نقشی در كاهش مرگ و مير داشته باشد.
۲- معاينه ‎بالينی ‎پستان¬(C.B.E),Clinical Breast Exam: مطالعه ‎های معتبر نشان مي‎دهند چنانچه CBE به دقت آموزش داده شود و نظارت با كفايتی را به دنبال داشته باشد مي‎تواند به عنوان يك تست غربالگری بسيار ارزشمند محسوب شود. در اين زمينه مطالعهNational Breast Screening Study (NBSS۲) كانادا نشان داد در دو گروه مورد مطالعه كه يك گروه روش CBE و در گروه ديگر روش ماموگرافی به همراه CBE برای غربالگری به كار گرفته شد، اضافه كردن ماموگرافی تاثيری در كاهش مرگ و مير نداشته است.درمطالعه ‎های مختلف، ميزان حساسيت C.B.E بين۶۳-۲۴ درصد و ويژگی آن ۹۵- ۵/۹۶ درصد گزارش شده است.
۳- ماموگرافی: غربالگری به روش ماموگرافی منجر به كاهش حدود ۳۰ درصد مرگ و مير ناشی از سرطان پستان در زنان ۵۰-۶۹ سال مي‎شود. اين رقم برای زنان ۴۰ – ۵۰ ساله حدود ۱۷ درصد است. در شرايط مناسب ميزان حساسيت اين تست بين ۷۰-۹۰ درصد و به طور متوسط ۸۰ درصد است كه اين رقم بستگی به عوامل متعددی از جمله سن بيمار، اندازه ضايعه و دانسيته بافت پستان، وضعيـــت هورمـــونی، كيفيت كلی تصويـــر و مــهارت راديولوژيست دارد. ويژگی اين تست را حدود ۹۴-۹۹ درصد گزارش كرده‎اند. در انجام ماموگرافی ميزان موارد منفی كاذب در افراد جوان بيشتر از افراد مسن است. ميزان منفی كاذب برای زنان ۴۰-۵۰ ساله ۲۵ درصد و برای زنان بالای ۵۰ سال ۱۰ درصد مي‎باشد. تاچندی پيش غربالگری به روش ماموگرافی فقط براي زنـــان ۵۰-۶۵ ساله توصيه مي‎شد اما مقاله‎ های اخير و برخی از كتب مرجع، اين روش را برای زنان بالای ۴۰ سال نيز توصيه كرده‎اند.
از سوی ديگر براساس آمار انستيتو سرطان، بررسی مركز پستان ايران و نظر پزشكان جراح، سن شيوع سرطان پستان در ايران پايين‎تر از كشورهای غربی است. همچنين بررسی امكانات موجود حاكی از عدم تكافوی دستگاه‎های ماموگرافی موجود در كشور برای انجام غربالگری به روش ماموگرافی است.
 پس در مجموع مي‎توان چنين نتيجه گرفت كه:
 ۱- تست B.S.E به عنوان يك تست غربالگری مناسب در دنيا شناخته نشده است (زيرا فاقد حساسيت كافی است)
۲- تست C.B.E هرچند حساسيت بيشتری دارد ولی نحوه انجام آن در نتايج حاصله بسيار اثرگذار است. در صورت وجود فرد مجرب نتايج مثبت قابل توجهی خواهد داشت و در غيراين صورت تست معتبری نخواهد بود. ميزان اعتبار اين تست به استاندارد كردن آن، آموزش درست افراد و ايجاد مهارت در آنان بستگی دارد.
 ۳- تست ماموگرافی برای سنين زير ۵۰ سال از حساسيت كمتری برخوردار است (در حالی كه عمدة بيماران كشور ما در سنين زير ۵۰ سال بروز بيماری را نشان داده‎اند) ولی برای سنين بالای ۵۰ سال به عنوان معتبرترين و حساس‎ترين تست شناخته مي‎شود. در تمام نظام‎های ارائه خدمات غربالگری سرطان پستان در دنيا، ماموگرافی به عنوان يك تست كليدی وجود دارد و به فراخور شرايط CBE به آن افزوده شده است.
 
لازم است فعالیت های زیر در سطح کشوری صورت گیرد :
 ۱ - انجام طرح تحقيقاتی « بررسی ميزان دقت معاينه فيزيكی پستان توسط كارشناسان مامايی برای تشخيص توده و ضخامتهای نسجی غير طبيعی»
۲ - استخراج استانداردهای دوره آموزشی ماماها جهت معاينه فيزيكی پستان
۳ - استخراج استانداردهای كليشه و دستگاههای ماموگرافی
۴ - تدوين پروتكل كشوری غربالگری سرطان پستان و ارائه آن به كليه پزشكان
 ۵ - استفاده از اعتبارات سلامت زنان در سازمانهای مختلف و دانشگاههای كشور و سوق دادن آن جهت انجام معاينات فيزيكی و ماموگرافی و پيشگيری و درمان موارد مثبت از جمله برای كاركنان وزارت آموزش و پرورش، كاركنان وزارت بهداشت، سازمان انتقال خون و … ۶
 - برگزاری سمينارهای منطقه ی در مورد سياست ها، برنامه ها، روش های تشخيص و درمان و استانداردهای غربالگری سرطان پستان
۷ - آموزش عموم جامعه در مورد اهميت سرطان پستان وقابل پيشگيری بودن آن و توصيه به زنان گروه هدف برای مراجعه به پزشك برای انجام CBE و در صورت نياز انجام ماموگرافی
 خودیاری : معاینه پستان Breast self-Examination
معاینه مرتب پستان کمک می نماید تا شما با احساس و ظاهر طبیعی پستان خود آشنا شوید تا در صورت وجود تغییر متوجه آن گردید . بهترین درمان معاینه پستان درست پس از خانمه پریود است . در صورت لمس یک توده جدید ، تغییرات طولانی مدت در توده ، تغییر شکل نوک پستان یا تغییرات در پوست پستان ، بایستی با پزشک خود مشورت نمایید . در بسیاری موارد توده های پستان بی ضررند ، اما گاهی موجب سرطان پستان می شوند . نواحی مورد معاینه { در آینه ظاهر پستان خود را مشاهده نمایید . نگاه دقیقی از نظر فرو رفتگی پوست و هر تغییر در نوک پستان یا اندازه و شکل پستانهای خود بنمایید. { یک دست را پشت سر خود در حالت دراز کشیده بگذارید و به آهستگی ولی محکم پستان را با حرکات چرخشی فشار دهید . تمام اطراف پستان ، زیر بغل و نوک پستان را لمس نمایید . { به آهستگی به نوک پستان با انگشتان فشار دهید . { پستان و نواحی بالا و زیر بغل را لمس کنید . قبل از شروع معاینه در مقابل آیینه ای بیاستید و با هر دو دست بالای سر به شکل پستان ها نگاه کنید. پستانی که دچار غده شده باشد معمولا اندکی تغییرات ظاهری هم در آن رخ می دهد . البته نه همیشه و گاهی نه به موقع. اما این نیز شیوه ای برای شناسایی تغییرات در سینه ها است.زیر دوش بایستید و یک دست را بالا برده پشت سر قرار دهید . دست دیگر را کمی صابون زده و به دایره وار و با کمی فشار روی سینه حرکت دهید . از تکمه پستان شروع کنید و دایره را بزرگتر کنید تا تمام سینه را کاملا تحت معاینه قرار دهید. در این لمس پستان به دنبال نقاط سخت و سفت ( گلوله شده ) در پستان ها می گردیم. پستان سالم معمولا هیچ گلوله سخت و سفتی ندارد. در این عمل باید سعی کنید که دست کمی فشار داشته باشد. اما یادتان نرود که حد فشار برای حس کردن است و نباید دردناک شودبعد از اینکه پستان را با حرکات دایره وار معاینه کردید دست را به سمت زیر بغل بسرانید و زیر بغل ها را هم به همین ترتیب آزمایش کنید. قسمت های لنفاوی زیر بغل ها باید خوب معاینه شوند ، بیشترین غده ها در این قسمت های لنفاوی یافت می شوند . همچنان که غده های شیر در سینه ها می توانند به غده های سرطان زا تبدیل شوند. بعد از اینکه یک سمت را معاینه کردید همین کار را با سمت دیگر انجام دهید. به یاد داشته باشید که تمام غده های سفتی که ممکن است در سینه ها یافت شود سرطانی نیستند. بسیاری از آنها غده هایی هستند که از به هم پیوستگی لنف ها و یا چربی های سینه و یا متراکم شدن قسمت هایی از پستان به وجود می آید . اما مسلم است که هر غده ای که پیدا می کنید باید به دقت آزمایش شود و خوش خیم یا بدخیم بودن آن روشن شود.
:: All rights reserved by Pardis Foundation ::
info@PardisFoundation.com
● Designed by Ostadiran Group ●